خونه

جمعه، دی ۱۰

بی جواب

مسیحا داشت مشق جمعه شبشو مینوشت ، 
مربوط به حواس 5 گانه بود میباس یه کلمه هایی رو با خط به عضو مربوطه وصل کنه 
از من پرسید : تلخی رو میشه دید ؟ 
گفتم : نه ، میشه چشید و... رفتم تو فکر 
فکرمو پاره کرد و با یه شیرینی که تو دستش بود گفت :
ولی شیرینی رو میشه دید 
یه لبخند تلخ نشست رو صورت دلم ، دیگه هیچی نگفتم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر