خونه

دوشنبه، بهمن ۱۱

سکوت بره ها

من در این تاریکی ؛
فکر یک بره ی روشن هستم 
که بیاید علف خستگی ام را بچرد......
.
سهراب

ژانری کمیاب

چندتا لایک ،
چندتا شر ،
چای ،
بهمن باریک ، 
یه ایده جدید ، 
تایپ ، backspace ، 
تایپ ، backspace ، 
تایپ ، backspace
حرکت از نو ؛ چندتا لایک ، چندتا شر.......

بی ربط

کی  ............................................... نوستالرژیته ی چه فیلمی


خارخسک هفت دنده....................................مردان سیاه پوش
خرپ خرپ های مغز یک چپ دست................بیمار انگلیسی
اندر میان....................................................پورونو
مملکته داریم؟............................................دروغهای حقیقی
ژاندارک.....................................................مستند قتل ندا
عقاید یک گرگ...........................................رقصنده با گرگ
اسپایدر مرد...............................................این که تابلووه
اگر پاسبانی که ........................................پاسبان عصبی
دیفال مستراح...........................................300
کدیین......................................................علی سنتوری
مرا فرانسوی ببوس...................................تایتانیک
مغزهای آکبند...........................................احمق و احمق تر
تلخ مثل عسل..........................................ماه تلخ
تنها مورچه بلاگر.......................................مورچه زی
قوزک پای زرافه........................................راز بقا
علیرضا روشن...........................................گلادیاتور
نابغه ی عقب افتاده...................................فارست گامپ

یکشنبه، بهمن ۱۰

متروکه

اول پشه زد ،
بعد مگسا میخوردنش ،
بعدشم مورچه زد ،
یه مدتی سوسکا توش بچه میکردن ،
کرم هم زد ،
موریانه ،
بید ،
حالا هم تار عنکبوت بسته ؛ ................ دلم بعد از تو

شنبه، بهمن ۹

ویکی لیکس فاشید

دیکتاتور مصر از جمهوری اسلامی جهت "دفع فتنه" و "رفع بلا" ، 
درخواست یک کشتی ساندیس و تعداد زیادی پوستر از چهره ی تمام رخ ا.ن کرده است.

تعارف نکن ؛ ساندیس بزن

داشتم به یه عرعرزشی ، اینو خیلی جدی تعریف میکردم که :
در پی حذف یارانه ها ؛ سگا جمع میشن میرن پیش جنتی میگن : شما که حرفتون برش داره پا در میونی کنید به مسئولین بگید که یارانه گوشت رو برندارن وگرنه دیگه مردم استخونهای تو غذاهاشونو رو هم میخورن ما از گشنگی میمیریم
جنتی میگه : از جلو چشمم خفه شید تا گوشت سگ رو حلال نکردم.....
پریده تو حرفم به شدت جدی ، عر میزنه که : این کاملا دروغه ، سگها مگه میتونن حرف بزنن ؟ نه!!! نه!!! دروغه کذب محضه... 
گفتم : آقا گوش بصیرت دارن مگه نمیدونستی؟
خفه شد رفت تو فکر.....

پراکندگی در مقیاس یک ماه


جمعه، بهمن ۸

جواب نمیدی؟ خدا جان

خدا جان ؛ شیطان که فرشته ی مقربت بود ،
جلال و جبروتت را هم به عینه دیده بود ،
بهشت و جهنمت را هم ملموس چشیده بود ، تمرد کرد !!!!
از بنده ی یکلا قبای پا پتی که هیچ کدومه اینا رو ندیده
و فقط شنیده چه توقعی داری خدا؟؟؟؟

پنجشنبه، بهمن ۷

اولین خون

اولین خونی که به زمین ریخت کدام بود ؟(کنکور نخستین)
1. قتل هابیل
2. اولین پریود حوا
3. بکارت دریده ی حوا
4. ختنه ی آدم

منشاء : پیامک (با دخل و تصرف)

اونجا هم غروبای ابری تون دلگیرن؟

وقتی دلم میگیرد
چینه ی کوتاه باغ ؛
شانه ی هق هقم میشود .
دلت نگیرد 
دیوارهای آنجا بلند است
دلت نگیرد مبادا  میناهه ، رژیار ، ماهک ....

بغلش کنید

ایران ،
          افسرده
                      است .

سه‌شنبه، بهمن ۵

به خونواده هاشون خبر بدیم ؟

+ حاجی فردا قراره یارانه آب رو حذف کنیم ؛ اوضاع متشنج نشه


- تماس بگیر اعلام کن به قضات ؛ چند تا که دم دست ترند رو فردا کله سحر اعدام کنن

دوشنبه، بهمن ۴

غزلانه

مستضعفی بگفتا : صاحبدلان خدا را
ما انقلاب کردیم یا انقلاب ما را ؟
حافظ ز غیب گفتا : جانا خبر نداری
آخوندهای ایران کردند هر دوتا را
کو آب وبرق مفتی؟ کو پول نفت که گفتی؟
هیچ ملتی نخورده کی ری به این کلفتی 

منشاء : پیامک

صدا وسیما

اون شب که عربستان و امارات حذف شدن و ایران صعود کرد مرحله بعد 
اخبار ورزشی گفت : این است سرنوشت فوتبال متمول کشورهای عربی 
تو دلم گفتم : جوجه هارو آخر شاهنامه میکنن
دیشب بعد بازی ایران کره دوباره تو دلم گفتم :
حقش نیست یه چوب بکنی تو ماتحت این سیما تا دیگه صداش در نیاد

تو آخرش یه نیوتنی چیزی میشی

غضنفر با تعجب به یخ نگاه میکنه 
میگه : خدایا! آخه این کجاش سوراخه که آب میده ؟!


منشاء : پیامک از پیام پدسگ



یکشنبه، بهمن ۳

آقای رییس جمهور ککت میگزه ؟

یه بنده خدا اومده بود امشب خونه داداشم ،  کارگر بود ،
آبرو دار،
بمیرم ؛
دستا پینه بسته ، خسته
روش نمیشد جلوی من چیزی بگه دل دل میکرد ، یواشکی شروع کرد با داداش پچ پچ کردن تصور میکنی چی میخواست ؟
میگم ، 
کارت عابر بانکشو گرویی اورده بود همونی که یارانه هاشو واریز میکنن
سیصد هزار تومن قرض میخواست واسه دخترش جهیزیه بخره

جمعه، بهمن ۱

بی گانه

کوچ نگاهت شدم
همان شب که مرا ندیدی 
کوچه خالی از نقره ای مهتاب 
می دیدی یم اگر مهتابی بود نگاهم ؟ 

بی می مستم

وقتی خدا می آفرید لبخندهایت را
سرخوش ومست بود
گویا...

دیگه نمیاد

گودرم ؛
صفر شد ولی هنوز تو نیامدی.....

بی تاب

ترنم بارون ، 
کنار شومینه ، 
قهوه ی داغ ، 
سیگارت به راه ، 
موزیکت ملایم ، 
دامنت کوتاه ، 
بد نیست واسه یه لحظه هم اون غبار رو پنجره رو پاک کنی 
شاید یکی اون بیرون ، زیر بارون ، 
بی تابِ یه نگاه تو باشه ......... 

پنجشنبه، دی ۳۰

دیدار آشنا

"کتبی م بهتر از شفاهی مه..."
دکتر باستانی پاریزی، سمینار دیدار آشنا ، سیرجان ، 1366 

دلم میخواهد

قلمت را به من بده میخواهم 
در آغوش بگیرمش گرم
گاهی ببوسمش ،
گاهی بنوشمش ،
گاهی بنازمش ،
گاهی .................سجده اش کنم ، 
قلمت کجاست؟ علیرضا جان
دلم می خواهد


فقط برای : علیرضای روشنم  

اولین باری که دادمش پایین

قسم ؛


به اولین کام


که اولین بار از تو گرفتم....Marlboro




عکسها را دزدیده ام با وقاحت تمام ، گفته باشم

سه‌شنبه، دی ۲۸

اسیدی

اندازه 100 گرم کراک دوستت دارم اندازش کمه ولی حکمش اعدامه


منشاء : پیامک از پیام پدسگ

شنبه، دی ۲۵

ضلع پنجم مستطیل

به خانه میرفت
 با کیف و با کلاهی که برهوا بود.
 چیزی دزدیده ای ؟ مادرش پرسید.
 دعوا کردی باز؟ پدرش گفت
و برادرش کیفش را زیر و رو میکرد به دنبال آن چیز ، که در دل پنهان کرده بود
تنها مادربزرگش دید ،
گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش 
و خندیده بود.....

حسین من..... پناهی

واقعی

اصفهونیا تظاهرات کرده بودن که چرا کرایه ی 33 پل تا 4 باغ از 300 تومن شده 150 تومن
تاکسیرانی میگه : بابا ارزونش کردیم ؟ اعتراضتون واسه چیه؟  
میگن : ما تا حالا همین مسیر رو پیاده میرفتم 300 تومن پس انداز میکردیم حالا باید 150 پس انداز کنیم مملکته داریم؟


منشاء : پیامک

جمعه، دی ۲۴

پنجشنبه، دی ۲۳

کلاغهای یونیسف

شاید ندانید اگر جوجه کلاغی را اسیر کنید ، کلاغ مادر و همه ی کلاغهای هم دسته تا مدتها به محل  اسارت غذا می اندازند.(حتی اگر جوجه مرده باشد)

بی رون

مقوله ؛ آخرش یه روزی می کِشمت از روزگارم بیرون......... 

چهارشنبه، دی ۲۲

آزادی بیان خروسها

 شاید ندانید اگر ماتحت خروس را چرب کنید بعد از مدتی دق مرگ میشود .


پ.ن : خروس دیگر نمیتواند بخواند ، شما صدایش راخفه کرده اید 

سه‌شنبه، دی ۲۱

کلاغهای با حیا

شاید ندانید تا کنون هیچ چشمی و هیچ دوربینی جفت گیری کلاغها را مشاهده نکرده است .

شغالهای وفادار

شاید ندانید شغالها در طول زندگی فقط یکبار ازدواج میکنند حتی اگر جفتشان فردای ازدواج بمیرد.....

بی پرده

یه دوست پسر هم نداریم خواننده باشه 
سی دی هاش فروش کنه 
وضش توپ شه بیاد مارو بگیره ببره خونه ی بخت عین سی دی هاش فروش کنه 

گرگهای متمدن

شاید ندانید اولین موجوداتی که شیوه زندگی اجتماعی را ابداع کردند گرگها بودند .
شاید ندانید گرگها نسبت به خواهرزاده های ماده به طرز غیر قابل باوری متعصبند .
شاید ندانید زمانی که غذا کم باشد تا ماده های نابالغ غذا نخورند هیچ گرگی لب به غذا نمیزند .

زیر یه خممو گرفت تبدیل کرد به دوخم

مامانی میگه : چندتا لایک گرفتی تا حالا؟
چشام گرد میشه ، هنوز چشام گرده که ادامه میده : بریزشون تو گونی
برو بده به صاب خونه ، دم دره اومده دنبال کرایه خونه.....

عاقبت بخیر

حسین رفتنش هم مثل خودش تک بود پناهی
سیگارشو تو زیر سیگاری له کردُ .....مُرد



تو چی صداش میکنی؟

یک مفهوم و چندین ادبیات :


1 - غرورمو جریحه دار کرد
2 - ضایم کرد
3 - با خاک کوچه یکیم کرد
4 -  قهوه ایم کرد
5 - رید بهم
6 - عن زد تو رخم پاچید رو دیوار
7 - .....

دوشنبه، دی ۲۰

بی هوا

بعد رفتنت تمام تمنا 
شده این که در واپسین نا 
هنوز نیامده باشی 
تا تنفست کنم .... 

نه خانی آمده نه خانی رفته....

(قوانین داوری فیفا) :
سه چیز تو زمین فوتبال هستند که اگر توپ به آنها برخورد کند
انگار به چیزی برخورد نکرده است و در واقع انگار وجود ندارند .
1- تیر دروازه
2- پرچم کرنر
3- داور وسط
نتیجه ورزشی : 
الف - پس توی زمین مسابقه اگر تیر دروازه بره تو اونجامون و از حلق هم بزنه بیرون انگار هیچی نرفته هیچ جا
ب - از کو...نه داور هم که بخوریم انگار هیچی نخوردیم
ج - پرچم کرنر هم حکم همان تیر دروازه را دارد بدون اعمال شاقه

بی مایه

تنها دارایی من شده ؛ 
جای رژ سرخی رو لیوان دسته دارم ، که دیگه هیچوقت توش هیچی نخوردم......

بی طراوت

خشکسالیه نبودنت هم نتوانست جوی باریک اشکم را بخشکاند...... 

بی رو در وای سی

آخرین دست آورد علمی : 
طبق قانون سوم نیوتن عشق از انواع انرژی است و همچنین نفرت 
پس هرقدر طرفِتو دوست داری اونم تورو دوست داره وبالعکس ....(وهمچنین نفرت) 


نتیجه اخلاقی : 
ممبعد هرگونه شکوایه از بی وفایی یار برابر است با خوردنِ قاشق قاشق عن 

یکشنبه، دی ۱۹

بی توجه

دو ساعت و نیم نشستم  دارم  
درباره ی عشقم که جوونمرگ شده باهاش درد دل میکنم . 
اونم سراپا گوش ، چش تو چشم ، سرشو تکون می داد . 
صحبتمون رسید به اینجا که : 
فداش بشم عزیزدلم میگو خیلی دوست داشت عین خودم منم عاشق میگو بودم..... 
حرفمو قطع میکنه میگه : خوب بهش پیشنهاد ازدواج بده 
پامو کردم تا رون تو حلقش 
بعد پاشدم رفتم برم بمیرم ... 

بی معنی

به زنهایی که انحرافات جنسی دارن میگن فاحشه 
موندم به مردهای منحرف چی میگن؟؟؟؟!!!!


احتمالن باید بگن : فاحش 

تو که دستات خیلی سریعه...

تو که دستات خیلی سریعه رنگ نونات خیلی قشنگه
تو که آتیش تنورت مثه لپات سرخو یه رنگه
میدونستی که همه ترانه هامو واسه خشخاشی نونای تو خوندم رفتش
میدونستی یا نه؟ میدونستی شاطر
میدونستی همه پولای سیامو واسه آردای سفید تو پروندم رفتش
میدونستی یا نه ؟ میدونستی شاطر.....

بی مُخَلَفات

در رستوران اتفاق افتاد امروز : 
مشتری : آقا قربونت دوپرس بربری یه پرس هم سنگک 
گارسون : ماست ؟ سالاد ؟ 
مشتری : نه مرسی یه نوشابه خونواده لطفن............سیا باشه 

بی رمق

از وقتی رفتی قلبمو گِل گرفتم..... 

بی چفت و بست

نمیدونم کدوم از خدا بیخبری دیشب دزدکی رفته  تو گودرم تموم لایکامو زده......رفته

بی شفعال

رضا یه بچه ی بیش فعال و تخسه 
چند وقتی گیر داده بود هی میگفت : من زن میخوام من زن میخوام 
بالاخره کفرم در اومد گفتم : آخه توی نیم وجبی زن میخوای ، چیکارش کنی؟ پدرسوخته 
گفت : میخوام طلاقش بدم... 

شنبه، دی ۱۸

بی پناه

خورشید جاودانه میدرخشد در مدار خود 
ماییم که پا جای پای خود مینهیم و غروب میکنیم هر پسین..... 


یعنی یه وختایی به خودم میگم : 
خدا تو رو با گِل نسرشته بود به خدا "حسین پناهی" 

در راستای من اگه خدا بودم

من اگه خدا بودم ا.ن رو خلق نمیکردم یا اگه میکردم درست میکردم.....

بی خطر

دیشب یهو زلزله اومد با التماس گفتم : خدایا نوکرتم......طاقتِ طاقِ اتاقم تاق شد 
یهو یه هاله ی نور از سقف چکه کرد رو خِشتکمو گفت : 
عکسمو بچسبون به دیوار.............. ای یار........

بی پرو بال

از خود صاحب اصلی گودر واسم پیغام اومده بود
دادم ترجمه ش کردن ، کرک و پرم ریخت....
نوشته بود :
گفت که بی بال و پری من پر و بالت بدهم؟
دارم replay میکنم ولی نمیدونم ترجمه ی این چی میشه به انگلیسی : 
در هوس بال و پرت بی پرو پر کنده شدم

بی مقدمه

مامان عصری بی مقدمه از پشت نت بلندمون کرد بردمون یه جا خواستگاری
بابای دختره پرسید : آقازاده چیکاره ان؟
مامان گفت : تو گودر کار میکنه
بابای دختره با دست چپش ریشو سیبیلاش رو مرتب کرد و گفت : چیکاره ان اونجا؟
مامانی یه نیگاهه اندر سفیهی کرد بهم و گفت : لایک میزنه.....
آخرشم نه برون مون کردن با احترام برگشتم دوباره سر کارم
(شاید مامانی میخواست رگ غیرتمو به جوش بیاره)

غده ی ارتحال

144 سال و دوماه بعد در چنین روزی 
گیهان(با یه خط مورب مشکی در گوشه ی صفحه ی نخست) نوشت : 
ارتحالی جانگداز
آیت الله عظمی جنتی ( قدس سره شریف ) به ملکوت اعلی پیوست.

پاورقی :
بچه از باباش میپرسه : بابایی اینجا تو نولزامه کیخان نوشته "قدس سله  شلیف" یهنی چی ؟
بابا : پسرم یعنی یک غده زد تو سر شریفشون و همین باعث شد ارتحال بگیرن بمیرن

جمعه، دی ۱۷

From poupak in Google Reader

 اینقدر با این حال کردم که با اجازه ی "پوپک امینی" عزیز دوباره پستش میکنم فقط به خاطر ننه بزرگ گودریم که چشاش ضعیفه و پستهای ریز رو نمیتونه بخونه بمیرم براش....


مگسي را کشتم

 نه به اين جرم که حيوان پليديست ، بد است
 و نه چون نسبت سودش به ضرر يک به صد است



طفل معصوم به دور سر من ميچرخيد
 

به خيالش قندم
يا که چون اغذيه ي مشهورش تا به آن حد گندم
 

اي دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبي بود
 

من به اين جرم که از ياد تو بيرونم کرد
مگسي را کشتم....


بی سروسامان

سرمو کردم تو پنجره ی حنجره م و با فریاد گفتم : آهای....
تو که داری تو قلبم خونه میکنی سقف شو شیروونی بزن 
من همیشه بارونی یم... 

بی درنگ

استخدام : 
به یک مختار ثقفی مدرن جهت در هم کوبیدن یزید زمانه نیازمندیم . 
مردان آهنین در اولویتند . 

بی دل

مامانم میگه : 24 ساعت نشستی پشت این لپتاپ  داری چیکار میکنی؟
میگم : اشکِ دلسوخته ها رو در میارم
مامانی میگه : خب چی گیرتو میاد این وسط؟!!!
میگم : لایک....

بی منظور

مریض زنگ زده نصف شب به دکترش : ببخشید دیر وقت مزاحم شدم 
این قرص سفیده ه که چربم هست و همچین درشته رو باید چیکار کنم ؟ 
دکتر : اون شیافه باید بکنیش تو کو...نت عزیزم
مریض که فک میکنه دکتر واسه دیر وقت زنگ زدن دلخور شده میگه : 
میدونم عصبانی هستین فردا زنگ میزنم....

بی غبان

بذر غصهارو کاشتی تو دلم......آبش اشکم تو فقط بیا بتاب 
از ترانه ها (باغبان نیست....بیا) 

بی مسئولیت

زمانی که صدام به کویت حمله کرد 
دستور داد : مردها رو بکشین زنها رو هم به تعداد دندوناشون بکنین 
جمعیت کویت هم کم ، یه سرباز بعثی لنگ بوده دیر میرسه 
میبینه دیگه هیچ زنی نمونده 
ناامید به اطراف نیگا میکنه میبینه یه پیرزنه 90 ساله اون دورو برا وله 
بهش میگه : دهنتو وا کن 
پیرزنه میگه : واسه چی ننه؟ 
سربازه جریانو توضیع میده و دندونارو میشمره میبینه یه دونه دندون بیشتر نداره میخوابوندتش کارشو  انجام میده پا میشه میخواد بره 
پیرزنه میگه : ننه یه دونه کرم خورده هم اون ته هست یهو واست مسئولیت نداشته باشه ننه.... 

بی حافظه

رفتم بنگاه ماشین بخرم 
بنگاه دار: این مال یه خانم دکتر بوده که فقط صوبا میرفته باش مطب عصرا هم قدم زَنون برمیگشته 
خونه خیلی سالمه 
میگم : خانم دکتره که قدم زنون برمیگشته ؟ 
میگه : کدوم خانم دکتر ؟ 
(یعنی یکهزارومه ثانیه هم نباید حافظه داشته باشی چاخان) 


بی اصل و نسب

نسبم شاید به شبی باکره در لحظه ی مغرب برسد.... 

پنجشنبه، دی ۱۶

بی میراث

وقتی مُردم در گورم ننهید در گودرم نهید با قلمم...... جاودانم کنید

بی امکانات(+18)

اس ام اس از طرف فاحشه ی خوش ذوق : بهم زنگ بزن 
چند بار زنگ میزنم جواب نمیده 
اس ام اس میدم : پس چرا جواب نمیدی؟؟؟ 
دوباره اس ام اس میاد : اس ام اس هم خوبه فقط تند تند بهم اس ام اس بزن 
درکش نمیکنم . دوباره زنگ میزنم جواب نمیده 
اس ام اس میدم  :  گرفتی ما رو.... 
جواب اس ام اسمو داده فکم اومده رو زمین : اووووف این اس ام اس آخریت خیلی
به موقع بود تو دلمو خالی کرد خفن حالا زنگ بزن تند تند.... 

دوزاریم تازه افتاد ، 
دوباره گذاشته بود رو ویبره کرده بودش تو اونجاش ........ دن سرویس 

فارسی دری خالص

آخرین کلمات یک لهجه ی رو به انقراض :


یه پِزگ زده بود بیخ شِغِزَم چِراقوندِمِش پِلقید لَرد.... 
پزگ : (به کسر پ) جوش چرکی 
بیخِ شغز: (به کسر شین و غین) محل اتصال رون و کون 
چراقوندن: از دو طرف با سر انگشت فشار دادن 
پلقیدن : (به کسرپ و سکون لام) خروج هر نوع مایع غلیظ ازهرنوع سوراخ با جهش 
لرد : (به فتح لام)بیرون 

بی ادعا

بی هیچ ادعایی گفتی : علیرضا روشن با دور بازوی 5 سانتی متری و مچ پایی اندازه قلمه انگور حتما گلادیاتور است
و ما همه گفتیم :
علیرضا جان آخه کی مث شما میتونه با یه جمله یه ملت خش گرفته و دل گرفته رو به وجد  بیاره؟
کسی هست اینجا برعلیه بیدردی های دلای خاک گرفته ی مان که دیکتاتور یکه تاز سینه  هایمان شده بشوراندمان ؟.... 
یکی که روشنمون میکنه هنوز عشق هست... 
ای گلادیاتور دلهای  دربند...... علیرضا 

بی نوکیو با ب سه نقطه

دیدی بعضیا هی مینویسن شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی...... 
بعد هرچی هم فکر میکنم میبینم یادم نمیاد 
میرم پروفایلشو چک میکنم میبینم 15 سال از من کوچیکتره.... 
حالا من موندم  : " قسمِ حضرت عباسشو باور کنم یا دم خروسو"

بی صفا بی تحرک بی ریا بود بارون امشب....

ا خم نکن
 ح دیث تو جاریست
  م داوم
   د ر جان هر قلم
    ز ود غروب میکند ظلمشان
     ی ادت
      د ر هر طلوع نور
       آ یه ای دیگر است...
        ب مان استوار
         آ زاد
          د ر تاریکی سلولت
           ی وغ را با قلمت تو بر گردنشان انداخته ای نه آنها ...... تو آزادی احمد جان

بی مروت

شاخ آخر کبریتو ، جای پاهات روی برفو و بادی که هر دوتا را نابود کرد
حالا من سیگارمو با چی روشن کنم ؟..........لامصب 


تف به نصیب بد و اوف به قسمت 
قلبمو سرما زده بـــــــــــی مروت 

بی انتها

منو این طناب پوسیده ی عشق 
چقدر چاه نگاه تو عمیق... 

بی نفس

نمیخواد لباتو بذاری رو لبام  
نمیخواد سفت بغلم کنی 
نمیخواد موهامو نوازش کنی 
نمیخواد دستامو گرم بگیری تو دستات 
نمیخواد دیگه بگی دوست دارم 
نمیخواد.... 
فقط نرو .........لاکردار  

چهارشنبه، دی ۱۵

بی ربط (2)

     کی...........................................نوستالرژیته ی چه فیلمی 


یادداشت‌های یک دخترحاجی...............................اورجینال سین 
حضرت یارو (علیه الخدافظ)...................................دایی جان ناپلئون 
یه  آشغال بازیافت ناپذیر.......................................اخراجیها3 
ديفال مستراح.................................................... 300
زاییده های یک ذهن بیمار....................................هر شیش هفتا اره 
خری در میقات..................................................فیس آف 
علی گُندو.......................................................Resident.Evil
اگر پاسبانی که در............................................اگوست راش 
yes man ............... .........................................Mr.bex
خاطرات یک پزشک قانونی.................................هانیبال 
پریشان‌گویی‌های فلان بن.................................. 23
سیب های کال...............................................دختر آدم پسر حوا 
من،یک زن هستم،با کمال.................................همیشه پای یک زن در میان است 

بی نزاکت (18+)

یارو لکنت زبون داشت رفت تو سوپر مارکت کره بخره 
میگه : کِ کِ کِ کِ کِ یرم توش نخواستیم پنیر بده... 

بی وقفه

استخدام : 
به یه افغانی قوی پنجه و خوش ذوق برای صفر کردن گودرمان نیازمندیم به شدت... 
ترجیحن خانم 

بی اشتها

یه دوست دختر هم نداریم باباش بیل گیدس باشه...

سه‌شنبه، دی ۱۴

بی نی

خوب بازی میکرد ؛ 
گذاشتیمش خط حمله 
تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت 
گذاشتیمش هافبک نفوذی 
تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت 
گذاشتیمش هافبک دفاعی 
تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت 
گذاشتیمش دفاع وسط 
تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت 
گذاشتیمش تو دروازه 
همه هم اومدیم تو زمین خودی 
تا کاشته ی دروازه رو شوت کرد داور آفساید گرفت 
گذاشتیمش پشت دروازه گفتیم :  نیم رخ وایسا توپ نره از ورزشگاه بیرون
گفت : بترکی دماغ... 

بی کس

در نظر بگیر 
دوباره برگرده پیشم... 

بی نیاز

در نظر بگیرید جای ادرار بنزین می شاه شیدیم ، اونم با اُکتان مشتی
اونوَخ سوخت گیری توسط خانوما اصن بهینه نبود... 

بی برنامه

سوال : اوقات فراغت چیکار میکنید ؟ 
جواب : 
(مرفه بی درد) : میریم هاوایی  ، لاس وگاس گردش... 
(مرفه با درد) : میریم زیارت... 
(قشر متوسط) : میریم پارک ، شهر بازی... 
(قشر آسیب پذیر) : میریم کتابخونه عمومی... 
(قشر خیلی آسیب پذیر) : جمع میشیم دور هم بابایی میگوزه ما میخندیم همین . 

بی ربط

   کی ............................................ نوستالرژیته ی چه فیلمی :


مملکته داریم؟................................................. دروغهای حقیقی 
خارخسک هفت دنده........................................ مردان سیاه پوش 
قوزک پای یک زرافه .......................................... راز بقا 
خرپ خرپ های مغز یک چپ دست..................... بیمار انگلیسی 
عقاید یک گرگ ............................................... رقصنده با گرگ 
ژاندارک ........................................................ مستند قتل ندا 
کدیین .......................................................... علی سنتوری 
مرا فرانسوی ببوس ......................................... تایتانیک 
اسپایدر مرد .................................................. تابلووه دیگه 
مغزهای آکبند ............................................... احمق و احمق تر 
تلخ مثل عسل ............................................... ماه تلخ 
اندر میان ...................................................... فیلمای سوپر 
تنها مورچه بلاگر ............................................ مورچه زی 
نابغه ی عقب افتاده ....................................... فورست گامپ 
علیرضا روشن............................................... گلادیاتور 
مینی ماه...................................................... ؟؟؟؟

بی مزه

+ داری چی میخوری ؟ 
- شکستِ عشقی... 

یکشنبه، دی ۱۲

بی انزوا

آیا میدانید محمد کیست؟ 
محمد ابراهیم... 
دکتر محمد ابراهیم... 
دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی 
آیا میدانید او یکی از بزرگترین تاریخ نگاران معاصر جهان است ؟ 
و آیا میدانید در سن 88 سالگی هنوز تدریس میکند  ، می نگارد... 
و آیا میدانید در کنج دفتر حقیرانه اش 
در یکی از دانشگاه های پایتخت بزرگمان حتی برای انزوایش جا ندارد؟ 
بمیرم واسه چروکهای پیشانیت استاد... 
و لهجه کرمانیت پدر بزرگ... 
و تنهایی غریبانه ات ... 
بمیرم 


نگاهت را از ما  مگیر

شنبه، دی ۱۱

بی مروت

"... و دوست داشتن از عشق برتر "
اینا همش حرف مفته ؛ باشه قبول
ولی من به چشات عادت کرده بودم........ لامصب

بی اطلاع

دیشب پای نت گشنم شد 
یه نون بربری رو تا ته خوردم 
مادرم صب پا شد دید نون دون خالیه 
اومد بالا سرم گفت : آنارکسیا بگیری الهی... 
گفتم : این دیگه چیه ؟ 
گفت : سرچش کن ببین چیه... 

بی عنوان

همینکه درکم کرد ؛ ترکم کرد...