خونه

چهارشنبه، دی ۸

بی حال

آغوش گشودی
خوشحال به سویت دویدم
منتظر بودم بغلم کنی
دستهایت را زیر بغلت جمع کردی
دوباره آغوش گشودی
دوباره پریدم بغلم کنی
گفتی : چقدر بی حالی یه کم نرمش کن تنبل 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر