خونه

چهارشنبه، دی ۸

بی کسی

آن شب که در تنها ترین کوچه شهر 
روی برف های روشن شب مثل 
کاغذ سفیدی مچاله بودی 
فقط من دیدم استتار بی کسی ات را... 
یادم بخیر 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر