اول پشه زد ،
بعد مگسا میخوردنش ،
بعدشم مورچه زد ،
یه مدتی سوسکا توش بچه میکردن ،
کرم هم زد ،
موریانه ،
بید ،
حالا هم تار عنکبوت بسته ؛ ................ دلم بعد از تو
داشتم به یه عرعرزشی ، اینو خیلی جدی تعریف میکردم که : در پی حذف یارانه ها ؛ سگا جمع میشن میرن پیش جنتی میگن : شما که حرفتون برش داره پا در میونی کنید به مسئولین بگید که یارانه گوشت رو برندارن وگرنه دیگه مردم استخونهای تو غذاهاشونو رو هم میخورن ما از گشنگی میمیریم جنتی میگه : از جلو چشمم خفه شید تا گوشت سگ رو حلال نکردم..... پریده تو حرفم به شدت جدی ، عر میزنه که : این کاملا دروغه ، سگها مگه میتونن حرف بزنن ؟ نه!!! نه!!! دروغه کذب محضه... گفتم : آقا گوش بصیرت دارن مگه نمیدونستی؟ خفه شد رفت تو فکر.....
خدا جان ؛ شیطان که فرشته ی مقربت بود ،
جلال و جبروتت را هم به عینه دیده بود ،
بهشت و جهنمت را هم ملموس چشیده بود ،تمرد کرد !!!!
از بنده ی یکلا قبای پا پتی که هیچ کدومه اینا رو ندیده
و فقط شنیده چه توقعی داری خدا؟؟؟؟
اون شب که عربستان و امارات حذف شدن و ایران صعود کرد مرحله بعد اخبار ورزشی گفت : این است سرنوشت فوتبال متمول کشورهای عربی تو دلم گفتم : جوجه هارو آخر شاهنامه میکنن دیشب بعد بازی ایران کره دوباره تو دلم گفتم : حقش نیست یه چوب بکنی تو ماتحت این سیما تا دیگه صداش در نیاد
ترنم بارون ، کنار شومینه ، قهوه ی داغ ، سیگارت به راه ، موزیکت ملایم ، دامنت کوتاه ، بد نیست واسه یه لحظه هم اون غبار رو پنجره رو پاک کنی شاید یکی اون بیرون ، زیر بارون ، بی تابِ یه نگاه تو باشه .........
قلمت را به من بده میخواهم در آغوش بگیرمش گرم گاهی ببوسمش ، گاهی بنوشمش ، گاهی بنازمش ، گاهی .................سجده اش کنم ، قلمت کجاست؟ علیرضا جان دلم می خواهد
اصفهونیا تظاهرات کرده بودن که چرا کرایه ی 33 پل تا 4 باغ از 300 تومن شده 150 تومن تاکسیرانی میگه : بابا ارزونش کردیم ؟ اعتراضتون واسه چیه؟ میگن : ما تا حالا همین مسیر رو پیاده میرفتم 300 تومن پس انداز میکردیم حالا باید 150 پس انداز کنیم مملکته داریم؟
شاید ندانید اولین موجوداتی که شیوه زندگی اجتماعی را ابداع کردند گرگها بودند . شاید ندانید گرگها نسبت به خواهرزاده های ماده به طرز غیر قابل باوری متعصبند . شاید ندانید زمانی که غذا کم باشد تا ماده های نابالغ غذا نخورند هیچ گرگی لب به غذا نمیزند .
(قوانین داوری فیفا) : سه چیز تو زمین فوتبال هستند که اگر توپ به آنها برخورد کند انگار به چیزی برخورد نکرده است و در واقع انگار وجود ندارند . 1- تیر دروازه 2- پرچم کرنر 3- داور وسط نتیجه ورزشی : الف - پس توی زمین مسابقه اگر تیر دروازه بره تو اونجامون و از حلق هم بزنه بیرون انگار هیچی نرفته هیچ جا ب - از کو...نه داور هم که بخوریم انگار هیچی نخوردیم ج - پرچم کرنر هم حکم همان تیر دروازه را دارد بدون اعمال شاقه
دو ساعت و نیم نشستم دارم درباره ی عشقم که جوونمرگ شده باهاش درد دل میکنم . اونم سراپا گوش ، چش تو چشم ، سرشو تکون می داد . صحبتمون رسید به اینجا که : فداش بشم عزیزدلم میگو خیلی دوست داشت عین خودم منم عاشق میگو بودم..... حرفمو قطع میکنه میگه : خوب بهش پیشنهاد ازدواج بده پامو کردم تا رون تو حلقش بعد پاشدم رفتم برم بمیرم ...
تو که دستات خیلی سریعه رنگ نونات خیلی قشنگه
تو که آتیش تنورت مثه لپات سرخو یه رنگه
میدونستی که همه ترانه هامو واسه خشخاشی نونای تو خوندم رفتش
میدونستی یا نه؟ میدونستی شاطر
میدونستی همه پولای سیامو واسه آردای سفید تو پروندم رفتش
میدونستی یا نه ؟ میدونستی شاطر.....
رضا یه بچه ی بیش فعال و تخسه چند وقتی گیر داده بود هی میگفت : من زن میخوام من زن میخوام بالاخره کفرم در اومد گفتم : آخه توی نیم وجبی زن میخوای ، چیکارش کنی؟ پدرسوخته گفت : میخوام طلاقش بدم...
دیشب یهو زلزله اومد با التماس گفتم : خدایا نوکرتم......طاقتِ طاقِ اتاقم تاق شد یهو یه هاله ی نور از سقف چکه کرد رو خِشتکمو گفت : عکسمو بچسبون به دیوار.............. ای یار........
از خود صاحب اصلی گودر واسم پیغام اومده بود دادم ترجمه ش کردن ، کرک و پرم ریخت.... نوشته بود : گفت که بی بال و پری من پر و بالت بدهم؟ دارم replay میکنم ولی نمیدونم ترجمه ی این چی میشه به انگلیسی : در هوس بال و پرت بی پرو پر کنده شدم
مامان عصری بی مقدمه از پشت نت بلندمون کرد بردمون یه جا خواستگاری بابای دختره پرسید : آقازاده چیکاره ان؟ مامان گفت : تو گودر کار میکنه بابای دختره با دست چپش ریشو سیبیلاش رو مرتب کرد و گفت : چیکاره ان اونجا؟ مامانی یه نیگاهه اندر سفیهی کرد بهم و گفت : لایک میزنه..... آخرشم نه برون مون کردن با احترام برگشتم دوباره سر کارم (شاید مامانی میخواست رگ غیرتمو به جوش بیاره)
اینقدر با این حال کردم که با اجازه ی "پوپک امینی" عزیز دوباره پستش میکنم فقط به خاطر ننه بزرگ گودریم که چشاش ضعیفه و پستهای ریز رو نمیتونه بخونه بمیرم براش....
مگسي را کشتم
نه به اين جرم که حيوان پليديست ، بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر يک به صد است
طفل معصوم به دور سر من ميچرخيد
به خيالش قندم
يا که چون اغذيه ي مشهورش تا به آن حد گندم
اي دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبي بود
من به اين جرم که از ياد تو بيرونم کرد
مگسي را کشتم....
مریض زنگ زده نصف شب به دکترش : ببخشید دیر وقت مزاحم شدم این قرص سفیده ه که چربم هست و همچین درشته رو باید چیکار کنم ؟
دکتر : اون شیافه باید بکنیش تو کو...نت عزیزم مریض که فک میکنه دکتر واسه دیر وقت زنگ زدن دلخور شده میگه : میدونم عصبانی هستین فردا زنگ میزنم....
زمانی که صدام به کویت حمله کرد دستور داد : مردها رو بکشین زنها رو هم به تعداد دندوناشون بکنین جمعیت کویت هم کم ، یه سرباز بعثی لنگ بوده دیر میرسه میبینه دیگه هیچ زنی نمونده ناامید به اطراف نیگا میکنه میبینه یه پیرزنه 90 ساله اون دورو برا وله بهش میگه : دهنتو وا کن پیرزنه میگه : واسه چی ننه؟ سربازه جریانو توضیع میده و دندونارو میشمره میبینه یه دونه دندون بیشتر نداره میخوابوندتش کارشو انجام میده پا میشه میخواد بره پیرزنه میگه : ننه یه دونه کرم خورده هم اون ته هست یهو واست مسئولیت نداشته باشه ننه....
رفتم بنگاه ماشین بخرم بنگاه دار: این مال یه خانم دکتر بوده که فقط صوبا میرفته باش مطب عصرا هم قدم زَنون برمیگشته خونه خیلی سالمه میگم : خانم دکتره که قدم زنون برمیگشته ؟ میگه : کدوم خانم دکتر ؟ (یعنی یکهزارومه ثانیه هم نباید حافظه داشته باشی چاخان)
اس ام اس از طرف فاحشه ی خوش ذوق : بهم زنگ بزن چند بار زنگ میزنم جواب نمیده اس ام اس میدم : پس چرا جواب نمیدی؟؟؟ دوباره اس ام اس میاد : اس ام اس هم خوبه فقط تند تند بهم اس ام اس بزن درکش نمیکنم . دوباره زنگ میزنم جواب نمیده اس ام اس میدم : گرفتی ما رو.... جواب اس ام اسمو داده فکم اومده رو زمین : اووووف این اس ام اس آخریت خیلی
به موقع بود تو دلمو خالی کرد خفن حالا زنگ بزن تند تند.... دوزاریم تازه افتاد ، دوباره گذاشته بود رو ویبره کرده بودش تو اونجاش ........ دن سرویس
یه پِزگ زده بود بیخ شِغِزَم چِراقوندِمِش پِلقید لَرد.... پزگ : (به کسر پ) جوش چرکی بیخِ شغز: (به کسر شین و غین) محل اتصال رون و کون چراقوندن: از دو طرف با سر انگشت فشار دادن پلقیدن : (به کسرپ و سکون لام) خروج هر نوع مایع غلیظ ازهرنوع سوراخ با جهش لرد : (به فتح لام)بیرون
بی هیچ ادعایی گفتی : علیرضا روشن با دور بازوی 5 سانتی متری و مچ پایی اندازه قلمه انگور حتما گلادیاتور است
و ما همه گفتیم : علیرضا جان آخه کی مث شما میتونه با یه جمله یه ملت خش گرفته و دل گرفته رو به وجد بیاره؟ کسی هست اینجا برعلیه بیدردی های دلای خاک گرفته ی مان که دیکتاتور یکه تاز سینه هایمان شده بشوراندمان ؟.... یکی که روشنمون میکنه هنوز عشق هست... ای گلادیاتور دلهای دربند...... علیرضا
دیدی بعضیا هی مینویسن شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی...... بعد هرچی هم فکر میکنم میبینم یادم نمیاد میرم پروفایلشو چک میکنم میبینم 15 سال از من کوچیکتره.... حالا من موندم : " قسمِ حضرت عباسشو باور کنم یا دم خروسو"
ا خم نکن ح دیث تو جاریست م داوم د ر جان هر قلم ز ود غروب میکند ظلمشان ی ادت د ر هر طلوع نور آ یه ای دیگر است... ب مان استوار آ زاد د ر تاریکی سلولت ی وغ را با قلمت تو بر گردنشان انداخته ای نه آنها ...... تو آزادی احمد جان
کی...........................................نوستالرژیته ی چه فیلمی
یادداشتهای یک دخترحاجی...............................اورجینال سین حضرت یارو (علیه الخدافظ)...................................دایی جان ناپلئون یه آشغال بازیافت ناپذیر.......................................اخراجیها3 ديفال مستراح.................................................... 300 زاییده های یک ذهن بیمار....................................هر شیش هفتا اره خری در میقات..................................................فیس آف علی گُندو.......................................................Resident.Evil اگر پاسبانی که در............................................اگوست راش yes man ............... .........................................Mr.bex خاطرات یک پزشک قانونی.................................هانیبال پریشانگوییهای فلان بن.................................. 23 سیب های کال...............................................دختر آدم پسر حوا من،یک زن هستم،با کمال.................................همیشه پای یک زن در میان است
خوب بازی میکرد ؛ گذاشتیمش خط حمله تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت گذاشتیمش هافبک نفوذی تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت گذاشتیمش هافبک دفاعی تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت گذاشتیمش دفاع وسط تا میومدیم حمله کنیم داور آفساید میگرفت گذاشتیمش تو دروازه همه هم اومدیم تو زمین خودی تا کاشته ی دروازه رو شوت کرد داور آفساید گرفت گذاشتیمش پشت دروازه گفتیم : نیم رخ وایسا توپ نره از ورزشگاه بیرون گفت : بترکی دماغ...
آیا میدانید محمد کیست؟ محمد ابراهیم... دکتر محمد ابراهیم... دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی آیا میدانید او یکی از بزرگترین تاریخ نگاران معاصر جهان است ؟ و آیا میدانید در سن 88 سالگی هنوز تدریس میکند ، می نگارد... و آیا میدانید در کنج دفتر حقیرانه اش در یکی از دانشگاه های پایتخت بزرگمان حتی برای انزوایش جا ندارد؟ بمیرم واسه چروکهای پیشانیت استاد... و لهجه کرمانیت پدر بزرگ... و تنهایی غریبانه ات ... بمیرم
دیشب پای نت گشنم شد یه نون بربری رو تا ته خوردم مادرم صب پا شد دید نون دون خالیه اومد بالا سرم گفت : آنارکسیا بگیری الهی... گفتم : این دیگه چیه ؟ گفت : سرچش کن ببین چیه...